در زیارت جامعه که منقول از امام علی بن محمد الهادی النقی علیه السلام می باشد می خوانیم :
« أشهد أن هذا سابق لکم فیما مضی و جار لکم فیما بقی و أن أرواحکم و نورکم و طینتکم واحدة ، طابت و طهرت ، بعضها من بعض خلقکم الله أنوارا فجعلکم بعرشه محدقین حتی من علینا بکم ... » .
من شهادت می دهم به این که این فضایل برای [ پدران ] شما در گذشته ثابت بوده چنانچه در آینده برای [ فرزندان شما ] ثابت است و من شهادت می دهم که ارواح شما (اهل بیت) و نور و خمیر مایه اصلی خلقت شما همگی واحد است و از یک منشأ سرچشمه می گیرد ، روح و نور و طینت شما طیّب و طاهر است و هر یک از دیگری سرچشمه می گیرد خداوند شما را به شکل نور آفرید و شما را حلقه زنندگان به دور عرش خود قرار داد تا این که بر ما منت نهاد ...!!
شاید سرّ این که بسیاری از معصومین علیهم السلام اسامی مشترکی دارند همین باشد که از مسمّی واحدی نیز برخوردارند .
فلذا اسم مبارک اولینشان و آخرینشان و وسطشان « محمد » است چهار محمد و چهار علی و دو حسن !
در رابطه با همین مسأله که اتحاد اسامی معصومین علیهم السلام حاکی از اتحاد نور آنها در عالم معناست حدیث جالبی وجود دارد که هم شبیه فراز بالا از زیارت جامعه کبیره می باشد و هم اطلاع از آن خالی از لطف نمی باشد :
زید شحّام که از ثقات اصحاب امام صادق علیهم السلام می باشد نقل می نماید که به امام صادق علیه السلام عرض کردم که امام حسن علیه السلام برتر است یا امام حسین علیه السلام ؟!
امام علیه السلام فرمود : فضیلت اولین ما به آخرین از ما خواهد رسید و فضیلت آخرین ما به اولین ما خواهد رسید پس هر کدام از ما دارای فضیلتی است !!
زید گفت : به امام عرض کردم : فدایت شوم بیشتر توضیح دهید به خدا قسم که من به دنبال دریافت حقیقتم و جز برای رسیدن به آن س?ال ننمودم !
حضرت فرمود :
ما از شجره ای هستیم که خداوند ما را از سرشت واحدی آفریده است ، فضیلت ما از جانب خدا و علم ما از نزد خداست و ما امین از طرف خداوند بر بندگانیم ، ما دعوت کنندگان به دین او و حجاب و واسطه بین او و آفریدگانیم !
باز هم برایت بگویم ای زید ؟؟!!
زید گوید : گفتم : بله (بفرمایید)
فرمود :
خلقت ما واحد و علم ما واحد و فضیلت ما واحد است و همه ما در نزد خدا یک چیز محسوب می شویم !!
زید گوید : گفتم که تعداد خودتان را برایم بازگویید .
حضرت فرمود :
ما دوازده نفریم که از ابتدای آفرینشمان به دور عرش خدا حلقه زده ایم ، اولین ما محمد است ، شخص وسط از ما محمد است و آخرین ما نیز محمد می باشد! (1)
ظاهرا مراد از اولین، پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه وآله است که موسوم به نام مبارک محمد می باشند و مراد از وسط یا أوسط امام محمد باقر علیه السلام و امام محمد تقی علیه السلام می باشد و مراد از آخرین، حضرت صاحب الأمر(عج) است، به همین دلیل کنیه مبارک امام عسکری علیه السلام «أبا محمد» است و جالب اینکه همانطور که امام عسکری علیه السلام همنام با امام حسن مجتبی علیه السلام میباشند کنیه آن دو بزرگوار نیز یکی می باشد !
نکته دیگر این که همان مطلبی را که امام هادی علیه السلام به شکل زیارت نامه فرمودند و ما آن جملات را نقل نمودیم عینا همان مطالب در حدیث بالا از امام صادق علیه السلام نقل شد و این نشان دهنده این است که رفتار و گفتار اهل بیت علیهم السلام نیز هر یک مانند یکدیگر بوده است. همان چیزی را که امام صادق علیه السلام می فرمایند امام هادی علیه السلام نیز می فرمایند. همانطور که امام مجتبی علیه السلام با زهر مسموم می شوند امام عسکری علیه السلام نیز با زهر به شهادت می رسند و همان طور که لقب حضرتش عسکری بود لقب امام هادی علیه السلام نیز عسکری بوده است (2) و هر کس که اهل مطالعه احادیث باشد این نکته را به وضوح در می یابد که جملات منقول از هر یک از اهل بیت علیهم السلام شباهت بسیار عجیبی با جملات منقول از سائر اهل بیت علیهم السلام دارد پس به همین خاطر امام هادی علیه السلام فرمود :
« بعضکم من بعض »
یا امام صادق علیه السلام فرمودند :
همه ما در نزد خدا یکی محسوب می شویم و علم ما و فضیلت ما واحد است .
و در احادیث به ما اجازه داده شده است که اگر حدیثی از یکی از معصومین شنیدیم آن حدیث را به معصوم دیگر نسبت دهیم :
ابا بصیر از امام صادق علیه السلام پرسید :
آیا اشکال دارد حدیثی را که از شما می شنوم به پدرتان نسبت دهم یا از پدرتان می شنوم به شما نسبت دهم ؟!
حضرت فرمود : فرقی نمی کند جز این که من دوست دارم که آن حدیث را از پدرم نقل کنی !
و در حدیث دیگری امام صادق علیه السلام به جمیل بن دراج فرمودند :
هر حدیثی را که از من می شنوی به پدرم نسبت بده و از او روایت کن !(3) .
و باز امام صادق علیه السلام فرمودند :
حدیث من حدیث پدرم و حدیث پدرم حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین و حدیث حسین حدیث حسن و حدیث حسن حدیث امیر الم?منین و حدیث أمیر الم?منین حدیث رسول خدا و حدیث رسول خدا گفتار خداوند عزّ و جلّ می باشد !! (4) .
از توضیحات بالا علت یک مطلب روشن می شود و آن این که ما هنگام مطالعه احادیث در کتب مربوطه در می یابیم که در موارد زیادی یک حدیث که از یک معصوم نقل شده عینا با همان عبارات یا نهایتا با کمی تفاوت از دیگر معصومین نیز نقل شده است ، علت این مطلب می تواند این باشد که آنها نور واحدی در کالبد های متفاوت بوده اند !!
یا اینکه راویان به دستور خود آنها احادیث بعضی را به بعض دیگر نسبت می دادند!
و جمله آخر این که عرفا معتقدند : خداوند یک تجلی بیشتر ندارد و تکرار در تجلی خدا راه ندارد !
و به قول جناب حافظ :
حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد این همه نقش در آیینه اوهام افتاد این همه عکس می و نقش نگارین که نمود یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد
از آنجا که ما معتقدیم اهل بیت علیهم السلام تجلی نور خداوند هستند چنانچه در زیارت جامعه می خوانیم : « و أشرقت الأرض بنورکم » و در قرآن نیز می خوانیم : « وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها » (5) پس طبق این توضیحات جمیع اهل البیت علیهم السلام یک نور بیشتر نخواهند بود !
شاید حالا معنی جمله امام صادق علیه السلام را بهتر بفهمیم که فرمود :
همه ما در نزد خدا یک چیز محسوب می شویم !
پی نوشت ها :
1-کتاب الغیبة ، نعمانی ، ص 85 و86 .
2- کافی ج1 ص 326 ح7 وص332 .
3- کافی ج1 ص51 ح4 .
4- همان ، ص53 ح 14 .
5- زمر : 69.